ورود به آوانگارد

دنیایی به وسعت دید ماهی سیاه کوچولو

مروری بر کتاب ماهی سیاه کوچولو نوشته‌ی صمد بهرنگی

آتنا منتظری
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

کتاب ماهی سیاه کوچولو از شاهکار‌های ادبیات کودک و نوجوان و از برجسته‌ترین آثار صمد بهرنگی است. این کتاب برنده‌ی جایزه‌ی تصویرگری کتاب کودک براتیسلاوای چک اسلواکی و همچنین برنده‌ی جایزه‌ی بولون ایتالیا در سال1969 میلادی شده است. این کتاب در سال 1347 نیز کتاب برگزیده‌ کودک شد. داستان ماهی سیاه کوچولو به بسیاری از زبان‌های دنیا ترجمه شده است و افراد زیادی را در سراسر جهان به خود علاقه‌مند کرده است. ماهی سیاه کوچولو در دسته‌بندی کتاب‌های کودک و نوجوان قرار گرفته است، اما با توجه به مفهوم عمیقی که در بر دارد برای همه‌ی گروه‌های سنی جذاب و خواندنی است و دوستداران بسیاری در میان گروه سنی بزرگسال نیز دارد.

زبان داستان بسیار روان، ساده و صمیمی است، اما در پس این متن ساده و بی‌آلایش معنایی ژرف و عمیق نهفته است که سعی دارد تلنگری بر مخاطب بزند و به او دنیای واقعی را نشان دهد؛ او را از نقطه‌ی امن خود و حصاری که اطراف خود کشیده است، برهاند و به‌طور کلی افق‌های وسیع‌تری را برای مخاطب ترسیم کند.

به نظر می‌رسد داستان ماهی سیاه کوچولو داستانی نمادین باشد؛ جویبار نماد حصاری است که هر انسانی ممکن است به دور خود بکشد و پایش را فراتر از آن نگذارد؛ چون قفسی گرم و امن که پرنده را حفظ می‌کند، اما رویای پرواز را نیز در ذهن او می‌کشد. مادر و همسایه‌های ماهی سیاه کوچولو نماد انسان‌هایی با دید سطحی و محدود هستند که بال پرواز افراد دانا و آگاه را می‌بندند. ماهی سیاه کوچولو نماد انسا‌ن‌های جسور و دانا، ماهی‌خوار نماد انسان‌های قدرتمند اما ظالم و حتی ابله، مارمولک نماد انسان آگاه اما بی‌جربزه است و.... .

در حین خواندن داستان، مخاطب متوجه تشبیه‌های نامحسوسی می‌شود که میان زندگی ماهی و زندگی انسان وجود دارد و همین شباهت‌ها موجب برقراری ارتباط عمیقی با متن داستان می‌شود. این داستان افق دید فوق‌العاده‌ای به کودکان و نوجوانان می‌دهد تا بهتر بتوانند برای زندگی پیش‌روی خود برنامه‌ریزی کنند.

داستان ماهی سیاه کوچولو در واقع قصه‌ای است که ماهی پیری در شب چله برای نوه‌های خود در اعماق دریا تعریف می‌کند. ماهی سیاه کوچولو با تمام ماهی‌های دیگر تفاوت است؛ تفاوتی شگرف و از جنسِ رویای دریا. او از انجام کارهای روزمره و تکراری به ستوه آمده بود و احساس می‌کرد با توجه به مدتی که شانس زندگی کردن دارد، باید تا جایی که می‌تواند تجربه‌های جدیدتری کسب کند. او نمی‌خواست خودش را محدود به زندگی در جویبار کند، می‌خواست از آن‌جا برود و گوشه‌های دیگری از این جهان شگفت‌انگیز را کشف کند. ما در این کتاب با ماهی سیاه کوچولو همراه می‌شویم و با او سفر می‌کنیم. مسیری که او انتخاب کرده است، مانند راه‌های دیگر هموار نیست؛ خطرهایی در کمین است، حوادث بیمناکی رخ می‌دهد و حتی شاید خطر مرگ وجود داشته باشد، اما ماهی سیاه کوچولو همه‌ی این ها را به جان می‌خرد تا بعدها حسرت فرصت‌های ازدست‌رفته‌اش را نخورد.

ماهی سیاه کوچولو | نشر نظر

نویسنده: صمد بهرنگی ناشر: نظر قطع: شمیز،رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: 80,000 تومان

راستی‌راستی زندگی یعنی چه؟

«می‌خواهم راه بیفتم و بروم ببینم جاهای دیگر چه خبرهایی هست. ممکن است فکر کنی که یک کسی این حرف‌ها را به ماهی کوچولو یاد داده، اما بدان که من خودم خیلی وقت است در این فکرم. البته خیلی چیزها هم از این و آن یاد گرفته‌ام؛ مثلا این را فهمیده‌ام که بیشتر ماهی‌ها موقع پیری شکایت می‌کنند که زندگیشان را بیخودی تلف کرده‌اند. دایم ناله و نفرین می‌کنند و از همه چیز شکایت دارند. من می‌خواهم بدانم که راستی‌راستی زندگی یعنی این‌که توی یک تکه جا، هی بروی و برگردی تا پیر بشوی و دیگر هیچ، یا این‌که طور دیگری هم توی دنیا می‌شود زندگی کرد؟»[1]

ماهی سیاه كوچولو | نشر جامه دران

نویسنده: صمد بهرنگی ناشر: جامه دران قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

مرگ، مانع یا مُحرّک زندگی؟

نویسنده در داستان ماهی سیاه کوچولو سعی دارد تا به مفاهیم مهم زندگی بپردازد و به کودکان و نوجوانان درباره‌ی آن‌ها ذهنیت درستی بدهد و یکی از مهم‌‌ترین مفاهیم، مرگ است. این‌که مفهوم مرگ در ابتدا چگونه در ذهن کودک نقش ببندد، بسیار مهم است. در این داستان، بسیار مختصر اما عمیق تصویری از مرگ ترسیم شده است که نه‌تنها آن را مانع و یا فاجعه نمی‌پندارد، بلکه محرکی می‌داندش برای ادامه‌ی زندگی و مهم‌ از آن، برای خوب زندگی کردن.

«ماهی سیاه کوچولو گرمی سوزان آفتاب را در پشت خود حس می‌کرد و لذت می‌برد. آرام و خوش در سطح دریا شنا می‌کرد و به خودش می‌گفت مرگ خیلی آسان می‌تواند الان به سراغ من بیاید اما من تا می‌توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شوم که می‌شوم، مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد...»[2]

تصاویر کتاب ماهی سیاه کوچولو، تصویرگر: فرشید مثقالی

[1]- بهرنگی، 1347: 4

[2]- همان، 29
- نشر نظر