کتاب بلندی های بادگیر | نشر جامی

نویسنده: امیلی برونته

با وجود این هه دوستی و صفا باز میانمان شکرآب شد و با هم مشاجره کردیم. جریان از این قرار بود که وی می‌گفت بهترین وضعی که ممکن است یک روز گرم وسط تابستان را بگذرانیم آن است که صبح تا غروب در کنار خلنگ‌زار در روی چمنی دراز بکشیم. در حالی که زنبورهای عسل گرد سرمان در میان شاخه‌های پرگل پرواز کنند و چکاوک‌ها در بالای سرمان به نغمه‌سرایی مشغول باشند، آسمان کاملا شفاف و آبی باشد و خورشید تمام روز به زیبایی بدرخشد و یک لکه ابر نیز روی آن را نپوشاند. در نظر وی چنان وضعی از بهشت هم بهتر و عالی‌تر بود و فکر می‌کرد صفا و آرامش واقعی را تنها در چنان حالتی می‌توان یافت. ولی نظر من با وی فرق داشت و بهشت ایده‌آل من طور دیگری بود. می‌گفتم به جای دراز کشیدن روی چمن باید بر فراز شاخه‌های درختی برویم و از آنجا آویزان شویم و تاب بخوریم. بادی هم از جانب مغرب بوزد و لکه‌های ابر سفید رنگ نیز در آسمان باشد و هر لحظه از روی خورشید رد شود. علاوه‌بر چکاوک‌ها، باسترک‌ها، فاخته‌ها و ترقه‌ها نیز به نغمه‌سرایی مشغول باشند و با چهچه مستانه خود در دشت و دمن شوری بر پا کنند.

صفحه 324


مروری بر کتاب بلندی‌های بادگیر نوشته‌ی امیلی برونته

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب بلندی های بادگیر | نشر جامی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

با نقاشی‌های سقف، که در هوا معلّق مانده بودند.

مروری بر کتاب یک محاکمه نوشته‌ی جووانّی ورگا

پیشنهاد نویسندگان بزرگ؛ غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

نه مقدس و نه نفرین شده، یک عشق زمینی

مروری بر کتاب تاریخ عشق نوشته‌ی نیکول کراوس

کتاب های پیشنهادی