کتاب تابستان آن سال
نویسنده: دیوید بالداچی
یک نفر چسب نواری روی لبهایش زد. کس دیگری دستهایش را پشت سرش بست. میکی مقاومت کرد، خودش را عقب کشید؛ اما زمین خورد. دستهایی او را روی شنها نگه داشت. چیزی روی سرش ریختند. چیزی روی چشمهایش را پوشاند و بعد احساس کرد روی لباسهایش اسپری پاشیده شد. میکی همینطور خودش را بهشدت به عقب و جلو تکان میداد و سعی میکرد جیغ بکشد. اشک از روی صورتش جاری شد.
صفحه 260
- نام کتاب: تابستان آن سال
- مترجم: شقایق قندهاری
- ناشر : آموت
- تعداد صفحات: 415
- شابک: 9786009154265
- شماره چاپ: 3
- سال چاپ: 1396
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
کدام رمانهای مدرن میتوانند مرا دوباره به داستانخواندن علاقهمند کنند؟
معرفی چند کتاب برای علاقه مندی دوباره به داستان خواندن
میلیونها و میلیونها و...
برگرفته از کتاب "اتاق" نوشتهی اما دون اهو، ترجمهی علی قانع، نشر آموت
داستانهای گمشده
مروری بر کتاب دختر رهبر سیرک نوشتهی یوستین گردر
کتاب های پیشنهادی