
اما برای تو، بیجنبشی،
بیآنکه تو را ببینم، آنگاه که در دور دستهایی،
خونم و بوسههایم،
آبنوسیام و مو طلائیام،
بلند قامتم و کوتاه قامتم،
درشت اندامم و نازک اندامم،
زشترویم و زیبایم،
میروند،
ساخته از تمامی طلاها
و تمامی نقرهها،
ساخته از تمامی گندمها
و تمامی خاکها،
ساخته از تمامی آبها
و تمامی امواج دریاها،
ساخته برای بازوان من،
برای بوسههای من،
برای روح من.
صفحه 28
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید