در راه خشکشویی به مادرم گفتم حقیقتش را بگویم ای زن، این که این کرم فرومایه بخواهد جوری از عظمت او صحبت کند گویی از چشم من پنهان مانده برایم سخت جان فرساست. کلماتش چون شرنگی بر قلبم نشست و دلم را به اندوه آورد. باید اکنون صبر اختیار کنم و مزورانه حیله ای بیندیشم تا این دختر ملعون را در لحظهای که انتظارش را ندارد سزا دهم.
صفحه 85
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی