
بی هیچ ترتیب خاصی به یاد می آورم:
1.یک مچ دست براق؛
2.ماهیتابۀ داغی که همراه با خنده، داخل یک ظرفشویی خیس می شود و بخاری که از آن بر میخیزد؛
3. چند قطره چربی که قبل از شستهشدن و پایین رفتن از سرتاسر لوله های فاضلاب یک ساختمان بلند، اطراف سوراخ راه آب جمع شده اند؛
4. رودی که به شکلی عجیب خلاف جهت در جریان است و موج و طغیانش با نیم دو جین چراغ قوه ای که در پس آن می آید، روشن شده است؛
5.رودخانه ای دیگر،پهن و خاکستری،که سطح آبش با بادی شدید برآشفته است؛
6. آب وان که مدتی طولانی از سرد شدنش پشت در بته می گذرد.
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی