یکی از آن لحظههای هیجانانگیزی بود که دوستم بهخاطر آنها زندگی میکرد. مبالغه است اگر بگوییم که از این حرف حیرتانگیز تکان خورده یا به هیجان آمده بود. بیتردید، بهدلیل انگیزشِ بیش از حد بیعاطفه شده بود، ولی اثری از سنگدلی در خلق و خوی استثناییاش دیده نمیشد. با این حال، اگر عواطفش کاهش یافته بود، قوة ادراکش بسیار فعال بود. در نتیجه، از آن هول و هراسی که با شنیدنِ این چند کلمه به خودِ من دست داده بود در او اثری دیده نمیشد، بلکه چهرهاش ترکیب آرام و مشتاق چهرة شیمیدانی را داشت که میبیند بلورها از محلولِ اشباعشدهاش جدا میشوند و در جای خود قرار میگیرند.
صفحه ۱۶در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید