این جامعه به من بدهکار است!

درباره‌ی کتاب زن فروشنده نوشته‌ی سایاکا موراتا

الناز کاظمی

پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱

(2 نفر) 4.5

روی جلد کتاب زن فروشنده نوشته سایاکا موراتا

«منِ کنونی تقریبا به طور کامل از افراد پیرامونم شکل گرفته است. من هم‌زمان از 30 درصد خانم ایزومی، 30 درصد سوگاوارا و 20 درصد مدیر تشکیل شده‌ام و باقی‌ام را هم از همکارانی جذب کرده‌ام نظیر ساساکی که شش ماه پیش رفت و اوکاساکی که تا یک سال پیش سرپرستمان بود.

حرف زدنم به طور خاص تحت تاثیر همه‌ی اطرافیانم است و در حال حاضر مخلوطی از نحوه‌ی صحبت کردن خانم ایزومی و سوگاوارا است. فکر می‌کنم برای بیشتر مردم هم همین‌طور است. اخیرا چندتا از اعضای گروه موسیقی سوگاوارا به فروشگاه آمدند؛ همه درست مثل او لباس پوشیده بودند و حرف می‌زدند. بعد از آمدن خانم ایزومی، ساساکی کم‌کم شروع کرد عین او بگوید «کارت خوب بود! فردا می‌بینمت.» یک بار هم زنی در فروشگاه قبلی خانم ایزومی با او روابط خوبی داشت برای کمک آمد و آن‌قدر شبیه او لباس پوشیده بود که من کمابیش آن‌ها را با هم اشتباه می‌گرفتم. من هم شاید دیگران را با شیوه‌ی حرف زدنم آلوده می‌کنم. فکر می‌کنم آلوده کردن همدیگر به این شکل شیوه‌ی تثبیت خودمان، به عنوان انسان است.»[1]

زن فروشنده رمانی به قلم سایاکا موراتا نویسنده‌ی ژاپنی است که برای اولین بار در سال 2016 به چاپ رسید. رمانی که از همان ابتدا توانست توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند و در همان سال جایزه‌ی معتبر آکوتاگاوا را از آن خود کند. این کتاب داستان زندگی زنی به نام کیکو فوروکورا را به تصویر می‌کشد که در سوپرمارکتی شبانه‌روزی مشغول به کار است. موراتا علاوه بر نویسنده بودن، خود سال‌های زیادی در سوپرمارکتی شبانه‌روزی مشغول به کار بوده است؛ به همین خاطر بسیاری از حوادث این کتاب، بر اساس تجربه‌های شخصی نویسنده نوشته شده است.

«زن فروشنده به شرایط اجتماعی جوامع مدرنی می‌پردازد که تنها نام مدرن بودن را یدک می‌کشند؛ اما همچنان عقاید سنتی و باورهای تبعیض‌آمیز فراوانی در آن‌ها دیده می‌شود.»

کیکو زن سی و شش ساله‌ای است که هجده سال اخیر زندگی‌اش را در سوپرمارکتی شبانه‌روزی‌ گذرانده است؛ او از کودکی مشکلات بسیاری در حیطه‌ی ارتباط برقرار کردن با دیگر انسان‌ها داشته است و رفتارهای غیرعادی‌اش، مسبب سوتفاهم‌های فراوانی بوده‌اند. خاطراتی که کیکو از کودکی‌اش به خاطر می‌آورد، هاله‌ای از خشونت ناهنجار در اطراف خود دارند؛ که این رفتارها می‌تواند متاثر از بیماری‌ روانشناختی‌ای باشد؛ با این حال نویسنده هیچ‌گاه از بیماری خاصی نام نمی‌برد. کیکو که شرایط غیرعادی‌اش را به خوبی پذیرفته است، سعی دارد با کمک گرفتن از شغلش، به مهره‌ای ارزشمند برای جامعه تبدیل شود.

تمام جوانب زندگی فردی و اجتماعی کیکو به فروشگاه شبانه‌روزی وابسته است؛ زندگی کیکو قبل از شروع به کارش در فروشگاه چندان تعریفی ندارد و از هر لحاظ، یک شکست انسانی به نظر می‌رسد؛ اما پس از استخدام شدن کیکو به عنوان یک نیروی پاره وقت در فروشگاه، همه‌چیز تغییر می‌کند.

کیکو تلاش می‌کند که از رفتارهای اطرافیانش الگوبرداری کند؛ این الگوبرداری تنها به صفات خوب هر فردی ختم نمی‌شود؛ بلکه کیکو تمامی رفتارهای یک فرد اعم از مدل حرف زدن، لباس پوشیدن، راه رفتن و غیره را زیر نظر می‌گیرد و با تقلید کردن از آن‌ها، انسانی معمولی و موجه از خود می‌سازد. کیکو با پیش گرفتن این رویه توانسته هجده سال در مقابل سوالات و انتقادات اطرافیانش دوام بیاورد؛ اما این راحتی پس از هجده سال دوباره به خطر افتاده و کیکو یک بار دیگر مورد تهاجم نگاه‌های پرسشگرانه‌ی اطرافیانش قرار گرفته است. کیکو در همین زمان با مردی به نام شیراهارا آشنا می‌شود؛ شرایط زندگی شیراهارا از بسیاری جوانب با کیکو متفاوت است، اما با این حال هر دو مشکلی مشترک دارند: این که هیچ‌کدام از آن‌ها، آدم‌های «معمولی» جامعه‌ی خود نیستند.

زن فروشنده به شرایط اجتماعی جوامع مدرنی می‌پردازد که تنها نام مدرن بودن را یدک می‌کشند؛ اما همچنان عقاید سنتی و باورهای تبعیض‌آمیز فراوانی در آن‌ها دیده می‌شود. موراتا قهرمان داستانش را متفاوت از باقی آدم‌ها خلق کرده است؛ کیکو زن مجردی در آستانه‌ی چهل سالگی است و با توجه به تعاریف جامعه‌اش، رفتاری ناهنجار دارد. کیکو نمی‌تواند همان‌طور که می‌خواهد به زندگی‌اش ادامه دهد؛ زیرا جامعه انتظارات دیگری از او دارد و باید هرطور که شده به خواسته‌های اطرافیانش جامه‌ی عمل بپوشاند؛ تا بتواند به حیات اجتماعی خود ادامه دهد. ازدواج، تشکیل خانواده، فرزندآوری، داشتن کاری پردرآمد و یا تکیه کردن بر جنس مخالف، تنها بخشی از خواسته‌های جامعه‌ای است که کیکو در آن زندگی می‌کند. لازمه‌ی حیات و نجات یافتن در چنین جامعه‌ای، عمل کردن به قوانین از پیش تعیین شده‌ی آن است؛ در غیر این صورت جامعه فرد را به  صورت عنصری ناکارآمد دسته‌بندی می‌کند و ادامه‌ی زندگی را برای فرد ناممکن می‌سازد.

زن فروشنده

نویسنده:
سایاکا موراتا
ناشر:
خوب
مترجم:
پرستو خوش فکر
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست


[1]- (موراتا 35 : 1399)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

زائران گم‌شده‌ی سرزمین خواب و رویا

زائران گم‌شده‌ی سرزمین خواب و رویا

مروری بر کتاب ده شب پریشانی نوشته‌ی ناتسومه سوسه‌کی

قرائتی خیال‌انگیز از اعجاز و دیوانگی

قرائتی خیال‌انگیز از اعجاز و دیوانگی

مروری بر کتاب خیابان تمساح نوشته‌ی برونو شولتز

برای تلاش کردن هیچ‌وقت دیر نیست

برای تلاش کردن هیچ‌وقت دیر نیست

مروری بر زندگی و آثار هاروکی موراکامی

کتاب های پیشنهادی