چای لعنتی‌تان را میل کنید خانم!

مرور نمایشنامه «کلفت‌ها» اثر «ژان ژنه»

حجت سلیمی

یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹

(2 نفر) 4.8

نمایشنامه کلفت ها با بازی کیت بلانشت و ایزابل هوپرت در نقش کلر و سولانژ

این ادعا گزافه نیست اگر بگوییم در تاریخ ادبیات جهان، زندگی هیچ نویسنده‌ای همانند ژان ژنه پرفراز و نشیب نبوده است. او از آوارگی و دزدی و محکومیت‌های گوناگون دیگر نجات یافت تا از نویسندگان و فعالان سیاسی مهم فرانسه شود. ادبیات او را نجات داد. تنها نبوغ و استعداد است که می‌تواند راهگشای این حد از تاریکی و سیاهی باشد. او به جرم‌های گوناگون محکوم به اعدام بود که با تلاش‌های فراوان روشنفکران بسیاری هم‌چون ژان پل‌سارتر حکمش شکسته شد و از این تاریخ به بعد دوران هنری زندگی او آغاز شد.

او نمایش‌نامه‌های مهم و تاثیرگذاری هم‌چون بالکن، سیاه زنگی‌ها و کلفت‌ها را نوشت. علاوه بر نمایش‌نامه، رمان‌های دعوای برست، روزنگاری‌های دزد و بانوی گل‌های ما نیز از آثار اوست.

کلفت ها

نویسنده:
ژان ژنه
ناشر:
میلکان
مترجم:
ایرج انور
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست

کلفت‌ها[1]و[2] روایتی است از زندگی دو خواهر پیشخدمت به نام‌های سولانژ و کلر که برای مادام کار می‌کنند. هنگام حضور مادام در خانه، هردو پیشخدمت تبدیل به مطیع‌ترین و فرمانبرترین حالت خود می‌شوند؛‌ اما به‌محض اینکه مادام خانه را ترک می‌کند، بازی «نقش‌آفرینیِ»[3] دو پیشخدمت آغاز می‌شود. در طی این بازی، به ترتیب یکی از دو خواهر نقش مادام را بازی می‌کند و خواهر دیگر تمام سرکوب‌ها و کینه‌هایش به مادام را تخلیه می‌کند. موضوع اصلی بازی‌شان بر حول محور قتل مادام می‌گردد. انگار این نقش‌آفرینی میان دو خواهر تبدیل به آئینی شده که تمایلات آزارگری-آزارخواهی[4] خود را ارضا کنند؛ یعنی هم توسط مادامِ فرضی تحقیر می‌شوند و هم او را تحقیر می‌کنند.

نمایش‌نامه‌ی کلفت‌ها را می‌توان از جنبه‌های گوناگون روان‌شناسی، سیاسی و اجتماعی بررسی کرد. ژان ژنه تمامی مکانیسم‌های دفاعی روانی را ؛ به تصویر کشیده است؛ که ذهن انسان برای تحمل شرایط سخت فعال می‌کند. نقش‌بازی کردن‌ها، تخلیه‌ی اضطراب، نمایش عقده‌های درونی و روحیه‌های آزارخواهی و آزارگری از درون‌مایه‌های روان‌شناسی است که نویسنده انتخاب کرده است و جایی که دیگر توان و طاقتی برای روح نمی‌ماند که تحمل کند و دوام بیاورد؛ پای جرم و جنایت به صحنه باز می‌شود و بررسی‌های اجتماعی به میان می‌آید و نشان می‌دهد نتیجه‌ی اختلاف طبقاتی و بهره‌کشی چیست.

گاهی یک قتل سرچشمه‌ی الهامات هنری است.

بسیاری معتقدند ژان ژنه نمایشنامه‌ی کلفت‌ها را تحت تاثیر داستانی واقعی نوشته است. کریستین پاپین و لِئا پاپین، دو خواهر آرام و به‌شدت به هم وابسته بودند که برای خانم متمولی پیشخدمتی می‌کردند. آن‌ها چهارده ساعت در روز کار می‌کردند و نصف روز در هفته مرخصی داشتند. در سال ۱۹۳۳ هر دو با کمک هم، زن صاحب‌کار و دخترش را به طرز فجیعی کشتند. داستان تکان‌دهنده‌ی این قتل به‌شدت موردتوجه روشنفکران دوران واقع شد. سوررئالیست‌ها آن دو خواهر را ستودند و کسانی مثل ژان پل سارتر و ژاک لکان نیز از این واقعه تاثیر پذیرفتند و دست به تحلیل آن زدند. در مجموع، این قتل به‌عنوان نماد مبارزه‌ی طبقاتی و ناشی از استثمار طبقه‌ی کارگر شناخته شد.

ژان ژنه نویسنده نمایشنامه کلفات ها

شباهت‌هایی میان این قتل واقعی و نمایشنامه‌ی کلفت‌ها وجود دارد؛ اما ژان ژنه در هیچ کجا به‌صراحت به تأثیرش از این اتفاق اشاره نکرده است. درهرحال، داستان کلفت‌ها در آغاز شاید کمی شبیه داستان زندگی خواهران پاپین باشد؛‌ اما به‌سرعت راه خود را جدا کرده و وارد دنیای نمایشی خاص ژان ژنه می‌شود. اصلی‌ترین درون‌مایه‌ی کلفت‌ها می‌تواند «توهم به‌عنوان سلاحی علیه اقتدار» باشد. سرتاسر کلفت‌ها مملو از لحظاتی است که خواهران پیشخدمت تلاش می‌کنند تا شرایط سرکوبگر و خفقانشان را با توهماتشان قابل‌تحمل کنند. آن‌ها به خاطر فقرشان احساس خجالت و کثیف بودن دارند و بازی نقش‌‌آفرینی به آن‌ها کمک می‌کند تا برای لحظاتی هم که شده زندگی‌ ثروتمند و باشخصیتی داشته باشند و اقتدار خود را با کتک زدن دیگری نشان دهند.

ژنه ما را در دنیایی از ابهام معلق می‌کند؛‌ نقش‌ها به‌سرعت عوض می‌شوند و هنگام خواندن کلفت‌ها، هرگز به‌سادگی متوجه نمی‌شویم که مثلاً سولانژ در کجا به‌جای خودش و در کجا به‌جای مادام صحبت می‌کند. در یادداشتی که ژان پل سارتر برای این نمایشنامه نوشته این مسئله به زیبایی شرح داده شده است:‌

هنگامی‌که کلر، سولانژ را «ای کله خشک» می‌خواند،

هنگامی‌که سولانژ در جذبه فریاد می‌زند،

مادام دارند از حالی به حالی می‌شوند!

چه کس به چه کس توهین می‌کند؟

و چه کس توهین را با لذتی آزارپرستانه احساس می‌کند؟

و بالعکس، که، که را به ارتکاب قتل وسوسه می‌کند؟

چه کس به چه کس سیلی می‌زند؟

این سیلی دروغینی است که هنرپیشه‌ای وانمود به زدن آن به هنرپیشه‌ی دیگر می‌کند.

این نمایشنامه نگاه عمیق‌تری به ادبیات پوچ‌گرا دارد. پوچ‌گرایی به نوعی، جستجوی معنای وجود است و یادآوری می‌کند که پوچ بودن در اطراف و درون ما است. بزرگترین درس نمایشنامه این است که همیشه از پوچی و اگزیستانسیالیسمی آگاه باشیم که درون خود داریم. جین ژنت یکی از چهره‌های برجسته تئاتر پوچ‌گرا‌ست و پس از خواندن این نمایش می‌توانیم دلیل مبارزات اجتماعی بین فقرا و مستضعفان با ثروتمندان را درک کنیم. عملی که خدمتکاران در تلاشند آن را انجام دهند، ولع آن‌ها را برای سرپیچی از اقتدار اربابان‌شان نشان می‌دهد.

نمایشنامه «کلفت ها» با بازی کیت بلانشت و ایزابل هوپرت در نقش کلر و سولانژ
نمایشنامه «کلفت‌ها» با بازی کیت بلانشت و ایزابل هوپرت در نقش کلر و سولانژ

در واقع اگر داستان کلفت‌ها را کنار بگذاریم، شکل نمایشنامه به‌خودی‌خود ویژگی خاص ژان ژنه را نشان می‌دهد. واقعیت مدام در حال نوسان است؛ نوسان سولانژ و کلر میان خود و مادام و همچنین نوسان بازیگران میان خود و نقششان. نفی مداوم واقعیت موضوعی است که در سرتاسر کلفت‌ها به چشم می‌خورد. ژنه می‌گوید:

«اگر بنا می‌بود که من نمایشنامه‌ای را به روی صحنه بیاورم که زنان در آن نقش‌هایی داشته باشند، می‌خواستم که این نقش‌ها به‌وسیله‌ی پسران بالغ اجرا شود و این موضوع را با کوبیدن اعلانی در سمت راست یا چپ صحنه در تمام مدت اجرای نمایش در نظر تماشاگران می‌گذاشتم.»[5]

بااین‌وجود، هنگام اولین اجرای کلفت‌ها، ژنه مجبور به توافق با تهیه‌کننده‌ی نمایش شد و کلفت‌ها با بازیگران زن به نمایش گذاشته شد؛‌ اما در عبارت بالا می‌توان تمایل او به شکستن ظواهر را دید. قرار دادن بازیگر مرد به‌جای کاراکتر زن، نفی واقعیت مدنظر او را به اوج می‌رساند؛‌ تمام این تلاش‌ها در راستای‌ آشنایی‌زدایی و عدم ایجاد توهم واقعیت[6] است. ژنه می‌خواهد ما به‌هیچ‌عنوان ذات نمایش‌بودن را فراموش نکنیم؛ به همین علت کنش‌ها را به شیوه‌ی خود مصنوعی می‌کند. کلفت‌ها در آغاز شاید کمی گیج‌کننده بنماید؛‌ اما این تنها به دلیل صُلبیتی است که واقعیت در ذهن ما پیداکرده است. به‌محض اینکه به دنیای نمایشنامه اجازه ورود بدهید، آن گیجی اولیه از بین می‌رود و دریچه‌ای جدید به دنیایی تازه گشوده می‌شود.


[1]- کلفت‌ها؛‌‌‌ ژان ژنه؛‌ ترجمه‌ی ایرج انور؛‌ انتشارات میلکان؛ تهران؛‌ 1396

[2]- اولین بار این نمایشنامه توسط بهمن محصص در سال 1347 ترجمه شده است.

[3]- Role-Play Game

[4]- Sadomasochism

[5]- از رمان گل بانوی ما یا Our Lady of The Flowers؛ متأسفانه این رمان به فارسی ترجمه نشده است.

[6]- Illusion of Reality

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

ژان ژنه نمایشنامه های مهم و تاثیرگذاری هم چون بالکن، سیاه زنگی ها و کلفت ها را نوشت. علاوه بر نمایشنامه، رمان های دعوای برست، روزنگاری های دزد و بانوی گل های ما نیز از آثار اوست.

این نمایشنامه نگاه عمیق تری به ادبیات پوچ گرا دارد. پوچ گرایی به نوعی، جستجوی معنای وجود است و یادآوری می کند که پوچ بودن در اطراف و درون ما است. بزرگترین درس نمایشنامه این است که همیشه از پوچی و اگزیستانسیالیسمی آگاه باشیم که درون خود داریم.

مطالب پیشنهادی

نوستالژی پوشالی

نوستالژی پوشالی

مروری بر نمایشنامه‌ی باغ‌ وحش شیشه‌ای اثر تنسی ویلیامز

یک ظاهرا با یک برابر است!

یک ظاهرا با یک برابر است!

مروری بر نمایشنامه‌ی «مویزی در آفتاب» اثر «لورن هانسبری»

زوال یک رؤیا

زوال یک رؤیا

مرور نمایشنامه‌ی «مرگ فروشنده» اثر «آرتور میلر»

کتاب های پیشنهادی