داستان‌هایی در همین اطراف

مروری بر کتاب زخم شیر نوشته‌ی صمد طاهری

فاطمه آل آقا

سه شنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۱

کتاب زخم شیر نوشته صمد طاهری (عکس از میلاد فکوریان)

«لطیف به چشم‌های مرکبی‌اش نگاه کرد که مثل چشم‌های بلبل بود. بوی نان سوخته در هوا پیچیده بود. بلند شد، رفت کنار چاله‌ی آتش. زل زد به تابه‌ی سیاه که ورق نازک خمیر سوخته روی آن به‌جا مانده بود. خمیر از هرم آتش تاب برداشته و به شکل برگه‌ی زغال شده‌ی کاغذ درآمده بود. لگد محکمی زد و تابه را به آن‌طرف چاله‌ی آتش پرتاب کرد. دوباره صدای خش‌خشی شنید. این بار نزدیک‌تر و واضح‌تر بود. به قوس داخلی تیغه‌ی داس نگاه کرد که مثل جاهای دیگرش قهوه‌ای نبود و از سفیدی برق می‌زد. امروز صبح با سوهان تیزش کرده بود. داس را برداشت و آرام پا گرداند و به آن‌طرف دیواره رفت. پاورچین خودش را به نخلی رساند و پشت آن پناه گرفت. آهسته سرک کشید و موش‌خرما را دید. ده قدمی دورتر از لانه‌اش پای دیواره نشسته بود و چیزی را می‌جوید؛ انگار خرچنگ خشکیده‌ای بود. پشتش به او بود و دم دراز پشمالوی حنایی‌اش روی خاک زرد پای دیواره ردی به جا گذاشته بود. لطیف دسته‌ی داس را توی دست عرق‌کرده‌اش جابه‌جا کرد و آماده‌ی پرتاب شد. دست را که بالا آورد، موش‌خرما سایه را دید و به سمت سوراخش فرار کرد. لطیف نشانه گرفت و داس را پرتاب کرد. وجبی مانده به سوراخ، نوک داس درست وسط کمرش فرود آمد و شکم ورقلمبیده‌اش را به زمین دوخت. لطیف از پشت نخل بیرون آمد و رفت بالای سرش ایستاد. موش‌خرما جیرجیری کرد و ساکت شد. خون غلیظی از زیر شکمش نشت کرد روی خاک زرد پای دیواره. خرچنگ خشکیده هنوز توی دهانش بود. یکی از توله‌ها سرش را از سوراخ بیرون آورد، جیرجیری کرد و برگشت تو. لطیف به موش‌خرما نگاه کرد و داسی که توی کمرش مانده بود و دم پشمالوی قرمز_حنایی‌اش که در آفتاب عصرگاهی می‌درخشید. صدایی از پشت سر شنید.»[1]

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که ریتم زندگی در آن بسیار تند است. برای زندگی کردن در این دنیای ماشینی و صنعتی، باید سرعت خود را بالا ببریم. بشر برای بالا بردن سرعت خود در زندگی روزمره، روش‌های مختلفی پیدا کرده است. در گذشته افراد، پیاده به سمت محل کار خود می‌رفتند و قدم می‌زدند و از زیبایی‌های طبیعت بهره می‌بردند؛ اما امروزه ترجیح می‌دهند زودتر در محل کار خود حاضر شوند، بنابراین از خودروهای شخصی‌شان استفاده می‌کنند. در روزگاران قدیم، مردم برای آماده کردن یک وعده‌ی غذایی، روزها تلاش می‌کردند تا مواد اولیه را تهیه کنند و بعد از آن، فرایند پخت و آماده‌سازی غذا هم مدت‌ زیادی به طول می‌انجامید؛ اما امروزه شرایط تغییر کرده است. مردم در بیشتر اوقات به سراغ غذاهای آماده می‌روند و یا از دستگاه‌های مختلف مانند ماکروفر، زودپز و... برای آماده‌سازی غذا کمک می‌گیرند. بیشتر افراد در گذشته، برای تغذیه‌ی روح خود به سراغ رمان‌های طولانی و چند جلدی می‌رفتند و بخش زیادی از وقت خود را به خواندن رمان‌ها و کتاب‌های مختلف، اختصاص می‌دادند؛ اما امروزه استقبال از این رمان‌ها به علت مشغله‌ی زیاد، کم‌تر شده است.

افراد مختلف ترجیح می‌دهند برای رسیدگی به روح و روان خود، کتاب‌هایی را انتخاب کنند که حجم کمی دارند و حمل‌ونقل آن‌ها آسان است. داستان‌های کوتاه به شکل امروزی عمر درازی ندارند؛ اما با همین سابقه‌ی اندک، یکی از انواع کتاب‌هایی هستند که در این دوره‌ی ماشینی به شدت مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند. مردم می‌توانند هنگامی که سوار تاکسی می‌شوند، شروع به خواندن یک داستان کنند و در یک نشست، آن را به انتها برسانند. در ایران هم کتاب‌های داستان کوتاه به وفور یافت می‌شود و خوشبختانه بسیاری از نویسندگان خوب و توانا به سراغ نوشتن این سبک کتاب‌ها رفته‌اند. صمد طاهری یکی از این نویسنده‌ها است که در نوشتن داستان کوتاه مهارت زیادی دارد و داستان‌های جذابی نوشته است.

صمد طاهری کیست؟

صمد طاهری در سال 1336 در شهر آبادان چشم به جهان گشود. پدر صمد در شرکت نفت کار می‌کرد و به سبب شغل او، خانواده، تجربه‌ی زندگی در محله‌های مختلف آبادان را پیدا کردند. صمد از کودکی به ادبیات علاقه‌مند بود و در کتابخانه‌های مختلف شهر، رفت‌وآمد داشت. او بسیاری از آثار بزرگان ادبیات را در همان سال‌های کودکی و نوجوانی خوانده است. وی از همان سال‌های نوجوانی داستان‌نویسی را شروع کرد و بسیاری از این داستان‌ها را در نشریه‌ها و مجلات مختلف در آبادان به چاپ رساند.

وی در سال‌های ابتدایی به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، برای کسب علم و دانش به دانشگاه هنرهای دراماتیک تهران قدم گذاشت. صمد در روزگار دانشجویی با بزرگانی همچون هوشنگ گلشیری، ناصر زراعتی، محمدرضا صفدری، اصغر عبداللهی و... آشنا شد. او به مدت چند ماه در جلسه‌های پنج‌شنبه‌های داستان گلشیری هم شرکت کرد. پنج‌شنبه‌های داستان در واقع موقعیت خوبی بود تا نویسندگان جوان آثار خود را برای یک‌دیگر بخوانند و بعد با استفاده از نقدهای بی‌پرده‌ی افراد حاضر در جلسه، به تصحیح داستان، نوشته یا شعر‌های خود بپردازند و ایرادات آن را اصلاح کنند. کمی بعد او به علت مشکلات مختلف، مجبور شد درس خود را نیمه‌ تمام بگذارد و نزد خانواده‌ی خود بازگردد. خانواده طاهری یک خانه در شیراز داشتند و بعد از شروع جنگ، برای همیشه از آبادان به شیراز مهاجرت کردند و در آن‌جا ساکن شدند.

صمد طاهری جزو نویسندگان نسل سوم داستان‌نویسی در ایران محسوب می‌شود. سنگ و سپر، شکار شبانه، زخم شیر، برگ هیچ درختی و... از جمله آثار داستانی وی هستند. او علاوه بر نوشتن داستان، در سرودن شعر هم مهارت دارد. قلب‌های کوچک شهر بزرگ، اولین مجموعه‌ی سروده‌های صمد طاهری با همراهی و همکاری اکبر گودرزی طائمه و یحیی هاشمی است. وی در نوشتن از سبک نگارش افراد بزرگی همچون ابراهیم گلستان، بهرام صادقی، احمد محمود و صادق چوبک تاثیر گرفته است.

صمد طاهری نویسنده ایرانی

در زخم شیر چه خبر است؟

کتاب زخم شیر یک مجموعه داستان است. این کتاب از 11 داستان کوتاه به نام‌های مردی که کبوترهای باغی را با سنگ می‌کشت، خروس، در دام مانده مرغی، زخم شیر، نام آن پرنده چه بود؟، چیز و فلان و بهمان و اینا و... تشکیل شده است. نویسنده تمام این داستان‌ها را در بین سال‌های 90 تا 95 برای چاپ آماده کرده است. زخم شیر در سال 1396 توسط نشر نیماژ منتشر شد و توانست نظر مخاطبان داستان کوتاه را به خود جلب کند. این اثر طاهری در دومین جشنواره‌ی جایزه‌ی احمد محمود و دوره‌ی یازدهم جایزه‌ی ادبی جلال آل‌احمد به عنوان اثر برگزیده شناخته شد. برای آشنایی بیشتر با این کتاب و داستان‌های صمد طاهری، به صورت مختصر به سه داستان کوتاه از همین مجموعه اشاره می‌کنیم.

داستان کوتاه خروس

داستان خروس در مورد شخصی به نام عمو ابراهیم است. عمو ابراهیم در یک کاروان‌سرای متروکه و قدیمی زندگی می‌کند. کاروان‌سرایی که در روزگاری، بسیار شلوغ و پر رونق بود؛ اما در حال حاضر کسی به آن سر نمی‌زند. عمو ابراهیم اسبی پیر و فرتوت دارد و از آن نگهداری می‌کند. تنها مهمانان این خانه، دو برادرزاده‌ی جوان عمو و خواهر فرتوت و پیرش هستند. ابراهیم علاقه‌ی عجیبی به اسب دارد و او را همدم روزهای تنهایی خود می‌داند؛ اما به علت مریضی اسب و رهایی او از رنج و ناراحتی، به کشتن او رضایت می‌دهد.

بعد از آن، ابراهیم برای مدتی تنهاست تا این‌که یک خروس بسیار زیبا قدم به این کاروان‌سرا می‌گذارد. خروس جای خود را در دل عمو ابراهیم باز می‌کند و باعث می‌شود تا او دیگر احساس تنهایی نداشته باشد. خروس، غم نبود اسب را برای عمو کمرنگ کرده است. همه چیز خوب است تا این‌که با وقوع یک اتفاق، دوباره غم مهمان کاروان‌سرا می‌شود.

داستان کوتاه در دام مانده مرغی

نویسنده در این داستان راوی عصبانیت‌ها و جنون آنی، غیرت‌ها و تعصبات مردانه، روزهای تلخ عذاب وجدان و... است. در دام مانده مرغی، داستان زندگی دو برادر و به همراه خواهرشان است. این دو برادر در زمین‌های کشاورزی برای کارفرمایان کار می‌کنند و به درخواست مادرشان، خواهر خود بلقیس را نیز به  مزرعه‌ی محل کارشان برده‌اند. نگاه کثیف طمع سایر کارگران زمین، به این دختر جوان است و مدام مزاحم او می‌شوند. در نهایت یک کارگر به سبب ایجاد مزاحمت برای بلقیس، به دست یکی از برادران کشته می‌شود. بلقیس به همراه برادرانش از آن مزرعه فرار می‌کنند و به شهری دور می‌روند. بعد از این‌که مدتی آب‌ها از آسیاب می‌افتد و آن‌ها در شهر مستقر می‌شوند، دو برادر برای این‌که از مسئولیت مراقبت از بلقیس شانه خالی کنند، تصمیمی عجیب می‌گیرند. تصمیمی که باعث می‌شود تا زندگی بلقیس برای همیشه تغییر پیدا کند و مسیر زندگی‌اش عوض شود.

داستان کوتاه زخم شیر

طاهری در زخم شیر، روزهای جنگ را در مناطق جنوبی ایران به تصویر کشیده است. چند ماهی از شروع جنگ گذشته و همه‌ی اهالی محل به شهرهای دیگر مهاجرت کرده‌اند و یک مادر به همراه دو پسر جوانش و دختر کوچکش، تنها ساکنان کوچه‌ی باریک داستان‌‌ هستند. خانواده در شرایط اقتصادی خوبی نیستند و غذای خود را از شیر گاوهای همسایه‌ها تأمین می‌کنند. مردم فقط به فکر نجات جان خود هستند. آن‌‌ها تمام دارایی‌های خود مثل خانه و زندگی و اثاث منزل و حیوانات و... را رها کرده‌اند تا خودشان را به مکانی امن‌تر برسانند.

پسران جوان به مادر خود اصرار می‌کنند تا آن‌ها هم شهر را ترک کنند؛ اما مادر دل‌نگران بز حنایی است. بزی که از زمان کودکی بچه‌ها در خانه‌ی آن‌ها زندگی کرده است. بز حالا باردار است و مادر عقیده دارد باید وضع حمل کند و بزغاله‌هایش را به دنیا بیاورد، تا بتوانند شهر را ترک کنند. عاقبت دو بزغاله‌ی بامزه به دنیا می‌آیند و وقت سفر و مهاجرت فرا می‌رسد. آن‌ها وسایل مورد نیاز و حیواناتشان را جمع می‌کنند و رهسپار سفر می‌شوند؛ اما همه چیز طبق برنامه‌ریزی مادر پیش نمی‌رود و تغییراتی در سفر پیش می‌آید. مهدی جعفری فیلم یدو را با اقتباس از این داستان صمد طاهری ساخته است. وی موفق شد جایزه‌ی سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کند.

سبک کلی این مجموعه داستان

بیشتر داستان‌های این کتاب از دید اول شخص روایت می‌شوند. صمد طاهری داستان‌های خود را در قالب رئالیسم نوشته است. البته رگه‌هایی محدود از سبک ناتورالیسم هم در اثر دیده می‌شود که بر جذابیت داستان افزوده است. موقعیت و مکان همه‌ی داستان‌ها در شهرهای جنوبی کشور است. طاهری آشنایی بیشتری با این شهرها داشته و برای بیان داستان‌های خود به سراغ شهرهایی مانند خوزستان، بوشهر و شیراز رفته است. نویسنده در این کتاب فضاهای درخشانی آفریده و با استفاده از توصیفات دقیق، فضاها و موقعیت‌های قابل باوری را برای خوانندگان خلق کرده است. وی از نشانه‌های بومی و سنتی در این کتاب استفاده کرده و از این طریق توانسته احساس نوستالژی را به خوانندگان خود منتقل کند. زخم شیر داستان‌های پیچیده‌ای ندارد و سرشار از اتفاقات عادی و معمولی است. حوادثی که دور از باور نیستند و در گوشه و کنار و اطراف خودمان بارها مانند آن‌ها را دیده‌ و یا تجربه کرده‌ایم.

خالق کتاب شخصیت‌های جالبی را به دنیای ادبیات افزوده است. او علاوه بر انسان‌، برای سایر حیوانات هم شخصیت‌های مستقلی در نظر گرفته است. بز حنایی، خروس، گاوها و... تنها بخشی از این حیوانات هستند که در طول داستان نقش‌هایی را بر عهده دارند و در بسیاری از موقعیت‌ها به صورت نمادین و استعاری به کار می‌روند. او خیلی خوب توانسته برخوردهای مثبت و منفی آدمیان با حیوانات را به تصویر بکشد و از هر دو جنبه، این روابط را به خوانندگان خود نشان دهد. نویسنده از زبانی ساده و روان برای بیان داستان‌های خود استفاده می‌کند. او هم‌چنین از لغات محاوره، اصطلاحات بومی، دیالوگ‌ها و لهجه‌های محلی و... هم در طول کتاب خود بهره برده است.

«نشستیم. مش لهراسب کتری و قوری روی آن را از روی چراغ والور پایین آورد و چایی ریخت. گفت:"خب، مش بهرام چه ایکنه؟ چرا همراهتون نیومد؟" گفتم:"خیلی سلام‌تون رو رسوند. با اوسااسماعیل برای کاری رفتن بیرون شهر."جعبه‌ی سرپلوس را از توی کیسه‌‌ی پلاستیکی در آوردم و جلویش گذاشتم. "این سرپلوس رو هم گفت بدم خدمت شما." "عجب، پس شما دوتا جوونه تو ئی سرما، تو ئی وقت شب، تو زحمت انداخته که ئی سرپلوسه سیم بیارین؟ به خدا که شرمنده شدم." "این حرفا رو نزن، مش سهراب. وظیفه‌م بوده." "اگه ماشین خراب نبود خودم ایومدم در مغازه. بی‌صاحاب مونده سه روزه که پلوسش ول کرده و یه قران نتونستم وش کار کنم." تک خنده‌ای کرد و آرام روی جعبه زد."خب، حالا مش بهرام ایخواد چند باهام حساب کنه؟"»[2]

طاهری در این کتاب به دغدغه‌های اجتماعی خود می‌پردازد. او در زخم شیر به سراغ قشر ضعیف‌تر جامعه رفته است و فقر را خیلی خوب به مردم نشان می‌دهد. وی هم‌چنین در طول داستان به نقد عقاید مرد سالارانه می‌پردازد و مشکلات زنان و درگیری‌های آنان را به خوانندگان نشان می‌دهد. داستان‌های این کتاب سرشار از تعلیق هستند و طاهری در پایان بیشتر این داستان‌ها، با تکنیک‌های خاص خود، مخاطبان را شگفت‌زده می‌کند.

زخم شیر، کتابی کم‌حجم است و خواندن آن وقت زیادی نمی‌گیرد؛ اما شیرینی آن تا مدت‌ها زیر زبان خواننده باقی می‌ماند. اگر به خواندن داستان‌های کوتاه ایرانی علاقه‌مند هستید، خواندن این اثر کم‌نظیر را از دست ندهید و خودتان را به خواندن این کتاب مهمان کنید.

زخم شیر

نویسنده:
صمد طاهری
ناشر:
نیماژ
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست


[1]- (ص19)

[2]- (ص72و73)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

صمد طاهری جزو نویسندگان نسل سوم داستان نویسی در ایران محسوب می شود. سنگ و سپر، شکار شبانه، زخم شیر، برگ هیچ درختی و... از جمله آثار داستانی وی هستند.

کتاب زخم شیر یک مجموعه داستان است. این کتاب از 11 داستان کوتاه به نام های مردی که کبوترهای باغی را با سنگ می کشت، خروس، در دام مانده مرغی، زخم شیر، نام آن پرنده چه بود، چیز و فلان و بهمان و اینا و... تشکیل شده است.

بیشتر داستان های این کتاب از دید اول شخص روایت می شوند. صمد طاهری داستان های خود را در قالب رئالیسم نوشته است. البته رگه هایی محدود از سبک ناتورالیسم هم در اثر دیده می شود که بر جذابیت داستان افزوده است.

مطالب پیشنهادی

دنیایی به وسعت دید ماهی سیاه کوچولو

دنیایی به وسعت دید ماهی سیاه کوچولو

مروری بر کتاب ماهی سیاه کوچولو نوشته‌ی صمد بهرنگی

«عشقِ تو نباشد، من هم یکی دیگر از اشیاء عالَمم»

«عشقِ تو نباشد، من هم یکی دیگر از اشیاء عالَمم»

محمد صالح‌علا: مروری بر زندگی و آثار

تماشاخانه‌ای در عشق و شرجی و مه

تماشاخانه‌ای در عشق و شرجی و مه

به مناسبت درگذشت اصغر عبداللهی‎ مروری بر کتاب «هاملت در نم‌نم باران»

کتاب های پیشنهادی