مراقب باشید، وقتی در داستان باران می‌بارد کتاب‌تان خیس نشود

مروری بر کتاب شاه، بی بی، سرباز نوشته‌ی ولادیمیر نابوکوف

نسرین ریاحی‌پور

چهارشنبه ۵ تیر ۱۳۹۸

ولادیمیرناباکوف

رمان­‌های ماندگار بسیاری در قرن نوزده با موضوع خیانت زنان شوهردار نوشته شده­‌اند. در این داستان‌­ها هر یک از این زنان سرانجام متفاوتی دارند و مفهوم دگرگونه­‌ای از انگیزه‌ی عشق و خیانت خود ارائه کرده‌اند. پس شاید مخاطبی که علاقه‌مند به خواندن کتاب­‌هایی است که تاریخ ادبیات را شکل داده­‌اند، ازاین درون مایه‌ی تکراری ملول شود. اما شاه،بی بی، سرباز اثر ولادیمیر نابوکوف از این دست داستان­‌ها نیست. کتابی زیباست به تمام معنا؛ کمترین ویژگی مثبت آن زیبایی تصاویریست که نویسنده‌ی جوان آن خلق کرده است. در تمام طول داستان احساس می­‌کنید در هر صفحه نقاشی­‌ای از هنرمندی بزرگ را تماشا می­‌کنید و با به هم پیوستن این تصاویر بدیع به پیش خواهید رفت تا به انتها برسید.

راوی دانای کل سیار است؛ به تک تک شخصیت­‌ها نزدیک می‌شود و آن چه را که حس می­‌کنند یا بدان می­‌اندیشند بازگو می‌کند. شاید برای این است که خیلی نمی‌توانیم دربارۀ اعمال قهرمانان این رمان سخت­گیرانه قضاوت کنیم.

داستان با حرکت قطار آغاز می‌­شود؛ وقتی فرانتس جوان باحمایت مالی و دعوت یکی از اقوامش به نام درایر شهر کوچک خود را ترک می­‌کند تا نزد او کار کند و درامدی داشته باشد. درایر مرد ثروتمندیست که زن ایتالیایی زیبایی دارد و باوجود آن که گه گاه به زنش، مارتا، خیانت می­‌کند، مهربان و دوست‌داشتنی‌ست. مارتا هم زن خوبی‌ست؛ فقط دلش می‌خواهد چیزهایی را تجربه کند که دیگران تجربه کرده‌­اند. هیچ کدام از شخصیت­ها بد نیستند ولی کارهای بدی می­‌کنند؛ کارهایی حیرت آور.

در لحظاتی نفس­ گیر، رویدادها با طمانینه و بی‌دلواپسی پشت سرگذاشته می‌­شوند؛ گویی معنای عمل خیانت در آلمانی که ناباکوف تصویر کرده، کاریست هم پایۀ نوشیدن چای عصرانه. شاید هم بلاهت درایر، گستاخی مارتا و یا جاه طلبی فرانتس این مفهوم را این چنین تغییر داده­‌اند. هر چه داستان پیش می‌رود شخصیت‌ها گستاخ تر می­‌شوند و برای دست یابی به چیزهای کوچک راه های شومی برمی­‌گزینند. 

اگر چه قهرمانان شاه، بی بی، سرباز آرامند اما به یقین بسیاری از خوانندگان با قلبی پرتپش داستان را دنبال خواهند کرد. زیرا توصیف‌های بسیار ناباکوف نه تنها کسالتی به بار نمی­‌آورند؛ فضایی زنده و روشن در برابر دیدگان مخاطب خلق می­‌کنند؛ آن چنان زنده که گویی خود آن را تجربه کرده است.


ولادیمیر نابوکوف، تروریسم، چاپ نهم ،مترجم رضا رضایی ، نشر ثالث

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر ثالث.

سال 1928 منتشر شده است .

مطالب پیشنهادی

سرانجام تسلیم پلونا خواهیم شد

سرانجام تسلیم پلونا خواهیم شد

مروری بر کتاب زنده‌باد زندگی، کتابی بر اساس زندگی فریدا کالو، نقاش مکزیکی

روزهای سیاه پنبه چینی

روزهای سیاه پنبه چینی

مروری بر کتاب ریشه‌ها نوشته‌ی «الکس هیلی»

مالیخولیای سیب‌زمینی‌های کرم‌زده

مالیخولیای سیب‌زمینی‌های کرم‌زده

نگاهی به مرگ ‌قسطی، اثر برگزیده لویی فردینان سلین

کتاب های پیشنهادی