دیوید لاج: شخصیت‌های دوست‌نداشتنی زود از یاد می‌روند

گفت‌وگو با دیوید لاج، نویسنده و منتقد ادبی بریتانیایی

گروه مترجمان

چهارشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۸

دیوید لاج

این گفت‌وگو از جمله مصاحبه‌های وبسایت تی‌ال‌اس (از زیرمجموعه‌های تایمز) است و «بیست پرسش» نام دارند و با تمرکز بر علایق مصاحبه‌شونده انجام می‌شوند. مصاحبه‌شونده‌ها جملگی از نویسندگان بنام معاصر هستند. گفت‌وگوی زیر با دیوید لاج -نویسنده و منتقد ادبی بریتانیایی- است.

دوست داشتید کتاب کدام نویسنده را شما نوشته باشید؟

نامزدهای بسیاری وجود دارد، پس بگذارید نام آخرین آن‌ها را بگویم که هنوز حسادتم به آن تازه است: پردۀ حائل، رمان آخر ایان مک‌ایون. داده‌های این کتاب بسیار فوق‌العاده است، چون راوی داستان شخص فوق هوشمند و -از لحاظ سبک‌شناسی- جنین مستعدی است. وضعیت خانوادگی او به هملت شباهت دارد، چون او از پسِ رحم استراق سمع می‌کند و با آنچه شنیده است تصویری از رویدادهای جهان خصوصی و عمومی‌اش می‌سازد. با این حال این کتاب با چنان فصاحت، نیرو و بذله‌گویی‌ای بسط داده شده است که خواننده به خواست خود ناباوری‌اش را تعلیق می‌کند.

چشم‌انداز حرفه‌تان را در بیست‌و‌پنج سال آینده چطور می‌بینید؟

من دو حرفه دارم، داستان‌نویسی و نقد ادبی. پیش‌بینی تغییرات فرمی در هر حیطه‌ای از هنر همیشه غیرممکن است. زیرا اثر نو با شگفت‌زده کردن مخاطبش با چیزی غیرمنتظره، تأثیر خود را می‌گذارد. اینکه ادبیات داستانی تا چه حدی به گردش درآید و مصرف شود، به این بستگی دارد که چقدر جامعه به ارتباطات الکترونیک دیجیتالی شده وابستگی خواهد داشت، یا اینکه تا آن زمان چقدر از آن دلزده خواهد شد. تقریباً همین امر در مورد آیندۀ نقد ادبی هم صادق است.

فکر می‌کنید آثار کدام یک از نویسندگان معاصرتان تا صد سال بعد هم خوانده می‌شوند؟

خطر شرط‌بندی روی جیم کریس را به جان می‌خرم. رمان‌‌های او سبک بسیار متمایز و پرقدرتی دارد، و زمان و مکانِ وقوع حادثه در آن‌ها سرشار از ابهامی عامدانه است. رمان‌های او با تصاویر واقع‌گرایانه‌ای از عصر خودش گره نخورده است، از این رو در آیندۀ دور نیز قابل خواندن است.

به نظرتان کدام نویسنده یا کتاب دست‌کم گرفته شده است، و چرا؟

از رمان‌های پاتریک همیلتون زمانی که خودش زنده بود، تقدیر زیادی شد اما تلاش‌های برخی ناشران برای گنجاندن او در زمرۀ کلاسیک‌های مدرن ناکام مانده است. به نظرم دلیلش این است که نویسنده برای چنین جایگاهی به توجه آکادمیک نیاز دارد، و آثار همیلتون به راحتی در نقشۀ معیارهای آکادمیک ادبیات بریتانیایی قرن بیستم نمی‌گنجد. برای من بردگان انزوا (۱۹۴۷) یک شاهکار (نگاه کنید به مقدمۀ من بر نسخۀ نیویورک ریویو آو بوکز ۲۰۰۷) است و یکی از بهترین رمان‌هایی که دربارۀ جنگ جهانی دوم نوشته شده است. اما وقتی در دهۀ ۱۹۵۰ دانشجو بودم، هیچکس خواندن آن را به من پیشنهاد نکرد و شک دارم که اصلاً این کتاب امروزه در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود یا نه.

به کدام نویسنده یا کتاب بیش از اندازه توجه شده است؟ و چرا؟

سؤال مکروهی است که از پاسخ به آن امتناع می‌کنم.

اگر می‌توانستید در دوره و مکان خاصی نویسنده باشید، آن زمان و مکان کدام بود؟

همان‌طور که در خاطراتم نوشته‌ام، به نظرم خوش‌شانس بوده‌ام که از سال ۱۹۳۵ در انگلستان زنده هستم. دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ برای نویسندگان ادبیات داستانی در این کشور دوران خوش و پرباری بود.

اگر می‌توانستید در نوشته‌هایی که در طول سالیان نوشته‌اید تغییری ایجاد کنید، این تغییر چه می‌توانست باشد؟

پایان اخبار بهشت (۱۹۹۱) را بازنویسی می‌کردم- رمانی که با عجله تمامش کردم. قهرمان داستان –برنارد- ایثارگرانه از خیر ارث به خاطر خواهرش که کودکی بسیار معلول دارد، می‌گذرد اما راهی پیدا کردم که قدری از ارث به او برسد، کاری که الان فکر می‌کنم باعث تضعیف او شد.

دوست‌نداشتنی‌ترین شخصیت ادبی برای شما کدام است؟

«دوست‌نداشتنی‌ترین» دسته‌بندی مبهمی است. آیا منظورتان شخصیتی است که باید دوستش بداریم، تحسینش کنیم و با او حس همذات‌پنداری داشته باشیم اما  چنین حسی نداریم؟ چنین شخصیت‌هایی اغلب خیلی زود از یاد می‌روند و آن‌ها هم که به خاطر می‌مانند به‌سختی قابل رده‌بندی هستند. سؤال جالب‌تر چنین است که «شخصیت منفور دوست‌داشتنی شما کدام است؟». من آقای ثویتس را انتخاب می‌کنم- گردن‌کلفتی در پانسیون یک نجیب‌زاده در کتاب بردگان انزوا اثر پاتریک همیلتون.

بیایید بازی حقارت کنیم (نگاه کنید به کتاب مکان‌های متغیر از دیوید لاج)

کدام کتاب مشهور را نخوانده‌اید؟، تئاتر مشهور را ندیده‌اید؟ آلبوم موسیقی مشهور را نشنیده‌اید؟ و فیلم مشهور را ندیده‌اید؟

در این بازی کتاب کشتن مرغ مقلد هارپر لی امتیاز بالایی می‌گیرد، اما از اعتراف به این موضوع احساس شرمندگی نمی‌کنم.

آیا استعداد پنهانی دارید؟

چیزی نیست که از آن آگاه باشم.

سؤال‌های سریع

جورج الیوت یا تی. ‌اس. الیوت؟

 (پس از مکث طولانی) تی. اس.

مدرنیسم یا پست‌مدرنیسم؟ 

مدرنیسم

جین آستین یا شارلوت برونته؟ 

جین

 کامو یا سارتر؟ 

سارتر

پروست یا جویس؟

 جویس

گناسکور یا فرانته؟

فرانته نخوانده‌ام، پس چیزی نمی‌توانم بگویم.

ژاک دریدا یا جودیت باتلر؟ 

مثل سؤال قبلی در مورد جودیت باتلر.

هملت یا رؤیای یک شب تابستانی؟

رؤیای یک شب تابستانی

برام استوکر یا مری شلی؟

مری شلی

تریسی امین یا جف کونز؟

تریسی امین

منسفیلد پارک

نویسنده:
جین آستین
ناشر:
نی
مترجم:
رضا رضایی
قیمت:
180,000 تومان


منبع: تی ال اس

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

دیوید لاج: نامزدهای بسیاری وجود دارد، پس بگذارید نام آخرین آن‌ها را بگویم که هنوز حسادتم به آن تازه است: پردۀ حائل، رمان آخر ایان مک‌ایون. .

همان‌طور که در خاطراتم نوشته‌ام، به نظرم خوش‌شانس بوده‌ام که از سال ۱۹۳۵ در انگلستان زنده هستم. دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ برای نویسندگان ادبیات داستانی در این کشور دوران خوش و پرباری بود..

مطالب پیشنهادی

شافاک: کاش نویسندۀ رمان‌های ترسناک گوتیک بودم

شافاک: کاش نویسندۀ رمان‌های ترسناک گوتیک بودم

مصاحبه با الیف شافاک، خالق «ملت عشق»

پیشنهاد نویسندگان بزرگ؛ در جست‌وجو‌ی زمان از دست رفته

پیشنهاد نویسندگان بزرگ؛ در جست‌وجو‌ی زمان از دست رفته

کتاب در جست‌وجو‌ی زمان از دست رفته اثر مارسل پروست

پیشنهاد نویسندگان بزرگ؛ غرور و تعصب

پیشنهاد نویسندگان بزرگ؛ غرور و تعصب

کتاب غرور و تعصب اثر جین آستین

کتاب های پیشنهادی