داستان پیدایش و نابودی یک عشق

مروری بر کتاب نجواهای شبانه نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ

نسرین ریاحی‌پور

یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹

نجواهای شبانه

بیشتر آثار ناتالیا گینزبورگ درباره‌ی روابط ناسالم عاشقانه، دوستی و خانواده نگاشته شده است. او در آثارش به ناامیدی‌ای می‌پردازد که برآمده از ناتوانی انسان‌ها در برقراری ارتباط با یکدیگر است. آن‌ها مدام سکوت می‌کنند و به یاسی لال و عقیم پناه می‌برند؛ زیرا نداشتن رابطه با دیگران به معنای آن که نتوانیم به اطرافیان خود و دوستان‌مان بگوییم که به چه می‌اندیشیم و آن‌ها نیز نتوانند درباره‌ی افکار و احساسات خود با ما سخن بگویند، انسان را در تنهایی بی نهایتی فرو می‌برد و از آن‌جا که تصویر ما از خودمان و شناخت خودمان به شکل غیر قابل انکاری به ارتباط با دیگران وابسته است، این تنهایی و سکوت انسان را با بحران هویت روبه رو می‌کند. گینزبورگ خود می‌گوید که سکوت در خود، ناشی از نوعی نفرت است که ما از وجود خود احساس می‌کنیم؛ نفرت از مقابله با روح خود که آن چنان به نظر حقیر می‌آید که حتی سزاوار ارتباط  برقرار کردن و هویدا  شدن در برابر دیگری نیست. انسان برای آن که سکوت میان خود و دیگری را بشکند باید ابتدا بتواند با خود سخن بگوید. آثار ناتالیا گینزبورگ انباشته از آدم‌هایی است که در گریز از سخن گفتن، سینما می‌روند، معاشقه می‌کنند، سفر می‌کنند، مست می‌کنند، می‌خوابند و هر کار دیگری انجام می‌دهند که مجال سخن گفتن را از آنان می‌گیرد تا همواره در سراسر عمر خود تا لحظه‌ی مرگ، دهان باز نکنند. 

ناتالیا گینزبورگ نویسنده‌ی ایتالیایی است که در سال ۱۹۱۶ در میانه‌ی جنگ جهانی اول به دنیا آمد و جنگ جهانی دوم را از نزدیک دید؛  سال‌های سیاه اروپا و فقر را تجربه کرد. دید بکر و خاص او به زندگی باعث شد، رد پای فلسفه و سیاست در زمینه‌ی آثارش به چشم بخورد؛ آثاری که عمده‌ی آن‌ها درباره‌ی روابط خانوادگی ست. 

نجواهای شبانه داستان زوج جوانی است که با وجود عشق فراوانی که به یکدیگر حس می‌کنند، از ترس بر عهده گرفتن مسئولیت ازدواج، از به زبان آوردن احساس خود سر باز می‌زنند. آن‌ها افکار خود را پنهان می‌کنند و می‌کوشند، روح خود را فراموش کنند.  همین سکوت و سرکوب خود باعث می شود، رابطه‌یشان بحرانی شود. آن‌ها از همه چیز سخن می‌گویند؛ جز احساسی که دارند و افکاری که در درونشان می‌جوشد؛ اما این رویه، تنها ساخته و پرداخته‌ی این زوج جوان نیست؛  برآمده از گذشته‌ای ست که پیوسته سکوت را به آن‌ها تحمیل کرده است و به عنوان راهکاری برای گذر زندگی به کار گرفته شده است. پیشینه‌ی خانوادگی آن‌ها و ظاهرسازی حاکم بر جامعه‌یشان، زندگی آن‌ها را در چنگ خود می‌فشارد؛ زندگی در دل جنگ و جامعه‌ی پس از جنگ ایتالیا. 

رمان کوتاه ناتالیا گینزبورگ از زبان دختری جوان و خجالتی روایت می‌شود که مدام باید به سخنان بیهوده و فرومایه‌ی مادرش گوش دهد. خواننده از ابتدای داستان با تک گویی‌های بی پایان مادری سبک مغز و احمق به چرخه‌ی غم انگیز جهانی باور پذیر پرتاب می‌شود و دختری را می‌بیند که سکوت می‌کند تا مادر بگوید و بگوید و بگوید. دختری که سرزنش می‌شود به خاطر این که همدلانه با مادرش صحبت‌های عامیانه درباره‌ی زندگی مردم را ادامه نمی‌دهد. مادر او را تحقیر،  و سکوت او را حمل بر خودستایی اش می‌کند و همین خودستایی را دلیل طرد شدن او از مهمانی‌ها و رفت و آمدهای دوستان و آشنایان می‌داند.

دختری که تنها چشم است و بی پرده آن چه را ثبت می‌کند که در اطرافش می‌گذرد. گینزبورگ از هر گونه تحلیل روان‌شناسانه اجتناب می‌ورزد. از هر آن چه به طور روشن و آشکار قابل بیان نباشد، صرف‌نظر می‌کند. اصول ترکیب بندی داستان همه برآمده از رویدادهای پشت سر هم است و گره خوردن منطق حوادث. این حالت نوعی قصه‌گویی بسیار آزاد و بیانی روشن را امکان‌پذیر می‌سازد که در آن حتی وقایع سنگین نیز به صورت تاثیرات متعجب کننده، طنز و یا جذاب مورد استفاده قرار می‌گیرند. نویسنده به اتفاقات و تجربیات مهم با یک جمله کوتاه اشاره می‌کند و یا از آن می‌گذرد.(گینزبورگ1385: 19)

داستان نجواهای شبانه به شیوه روایت وقایع یکنواخت و روزمره جلو می‌رود. تصویری یکنواخت و خاکستری که به شکلی غیر جدی آگاهانه به کار گرفته شده است. از میان همین گفتگوهای روزانه است که مسائل پیچیده‌ی عمومی بازگو می‌شود و متنی سرشار از  طراوتی شاعرانه به سادگی خلق می‌شود. 

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

ناتالیا گینزبورگ نویسنده ایتالیایی است که در سال ۱۹۱۶ در میانه جنگ جهانی اول به دنیا آمد و جنگ جهانی دوم را از نزدیک دید؛ سال های سیاه اروپا و فقر را تجربه کرد. دید بکر و خاص او به زندگی باعث شد، رد پای فلسفه و سیاست در زمینه آثارش به چشم بخورد؛ آثاری که عمده آنها درباره روابط خانوادگی ست.

نجواهای شبانه داستان زوج جوانی است که با وجود عشق فراوانی که به یکدیگر حس می کنند، از ترس بر عهده گرفتن مسئولیت ازدواج، از به زبان آوردن احساس خود سر باز می زنند.

داستان نجواهای شبانه به شیوه روایت وقایع یکنواخت و روزمره جلو می رود. تصویری یکنواخت و خاکستری که به شکلی غیر جدی آگاهانه به کار گرفته شده است. از میان همین گفتگوهای روزانه است که مسائل پیچیده عمومی بازگو می شود و متنی سرشار از طراوتی شاعرانه به سادگی خلق می شود.

مطالب پیشنهادی

تو را این‌چنین به یاد می‌آورم

تو را این‌چنین به یاد می‌آورم

مروری بر کتاب شهر و خانه نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ

به چشمان‌اش شلیک کردم.

به چشمان‌اش شلیک کردم.

مروری بر کتاب چنین گذشت بر من نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ

به یک دست خیر و به یک دست شر

به یک دست خیر و به یک دست شر

مروری بر ویکنت دو نیم‌شده نوشته‌ی ایتالو کالوینو

کتاب های پیشنهادی