به یک دست خیر و به یک دست شر

مروری بر ویکنت دو نیم‌شده نوشته‌ی ایتالو کالوینو

بهاران فراهانی

پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸

ویکونت دونیم شده

به نظرتان داستانی درباره‌‌ی‌ خیر و شر چگونه داستانی خواهد بود؟ احتمالا جواب شما هم به جوابی که من پیش از خواندن «ویکنت دونیم شده» برای این سؤال داشتم، شبیه باشد. برای من داستانی درباره­‌ی خیر و شر یا داستانی بود کلاسیک، یا مرتبط با داستان‌های اسطوره‌ای و یا داستانی برای کودکان. ایتالو کالوینو در ذهن من، تصویر جدیدی آفرید. او که نویسنده­‌ی قرن بیستم است و مخاطبانش را بزرگ‌سالان تشکیل می‌دهند، در سومین اثرش، خود را در قالب راوی‌ای قرار می‌دهد که دایی‌اش، ویکنت مداردو دی ترالبا، در جنگ با عثمانی‌ها در اثر اصابت توپ نیمه­‌ی چپ بدنش را از دست داده و با نیمه­‌ی راستش به ترالبا بازمی‌گردد. این‌که او تنها یک دست، یک پا، یک چشم، یک گوش، نیمی دهان و نیمی از یک بینی را دارد، چیزی نیست که مردم شهر را به وحشت می‌اندازد، بلکه نکته‌ی وحشت‌آفرین این است که ویکنت بازگشته نیمی از وجودش را نیز با قلبش که در نیمه­‌ی چپ بدنش بود، ازدست‌داده است. او یک شر مطلق است. ولی آیا این تنها شر مطلق است که مایه­‌ی عذاب شهر می‌شود؟ پاسخ را شاید بتوان در این سطور پیدا کرد: «روزها به‌این‌ترتیب در ترالبا سپری می‌شد. احساساتمان بی‌رنگ و عاری از شور و شوق می‌شد. چون حس می‌کردیم میان فضیلت و فسادی به یک اندازه غیراخلاقی گیرکرده‌ایم.[1]»

داستان با توصیف فضای اطراف اردوگاه مسیحیان شروع می‌شود، بیشتر اتفاقات کتاب در شهر اصلی ترالبا رخ می‌دهد و در کنار آن نویسنده دو فضای دیگر را هم تصویر می‌کند: دهکده­‌ی کوچکی به نام پراتوفونگو که محل سکونت جذامی‌هاست و محل سکونت پروتستان‌ها که گروهی هستند در اقلیت. اگرچه کتاب ۱۲۰ صفحه بیشتر ندارد، نویسنده با زبردستی توانسته است ما را با تک‌تک شخصیت‌ها و فضاها به‌خوبی آشنا کند.

ایتالو کالوینو که در ادبیات ایتالیا نامی آشناست، در سه‌گانه­‌ی «نیاکان ما» که متشکل از ویکنت دونیم شده (۱۹۵۲)، بارون درخت‌نشین (۱۹۵۷) و شوالیه­‌ی ناموجود (۱۹۵۹) است، پند اخلاقی را با گونه‌ای طنز، در قالب داستان‌هایی در سبک رئالیسم جادویی به ما عرضه می‌کند. اگرچه این سه اثر از نظر داستانی به هم مرتبط نیستند و لزومی بر آن نیست که به ترتیب خوانده شوند، چه‌بسا که عده‌ای ویکنت دونیم شده را ضعیف‌ترین کار این مجموعه نیز بدانند، بااین‌حال خواندن آن‌ها به ترتیب نوشته شدنشان توسط نویسنده، در کنار لذت خواندن، ما را با روند داستان‌نویسی این نویسنده و تکامل او در نوشته‌هایش آشنا می‌کند.


[1] کالوینو، ایتالو. (۱۹۵۲). ویکنت دونیم شده. (ترجمه پرویز شهدی). تهران: نشر چشمه. صفحه ۱۰۸.

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

پند اخلاقی را با گونه ای طنز، در قالب داستان هایی در سبک رئالیسم جادویی به ما عرضه می کند.

ویکنت دونیم شده (۱۹۵۲)، بارون درخت نشین (۱۹۵۷) و شوالیه ناموجود (۱۹۵۹) .

مطالب پیشنهادی

زنی که همیشه عاشقش هستم ...

زنی که همیشه عاشقش هستم ...

مروری بر کتاب مادام بوواری نوشته‌ی گوستاو فلوبر

مهاجرت و ارمغان‌هایش

مهاجرت و ارمغان‌هایش

یادداشتی بر کتاب خاطرات یک دروغگو نوشته‌ی نسیم وهابی

والسی برای خداحافظی

والسی برای خداحافظی

مروری بر کتاب مهمانی خداحافظی نوشته‌ی میلان کوندرا

کتاب های پیشنهادی